Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرآنلاین»
2024-05-07@02:35:01 GMT

«نیش»؛ بازیِ تو در تویی به نام زندگی

تاریخ انتشار: ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۰۰۰۷۹۵

«نیش»؛ بازیِ تو در تویی به نام زندگی

جرج روی هیل سال ۱۹۷۳ یعنی چهار سال پس از موفقیت فیلم «بوچ کسیدی و ساندنس کید» با بازی پل نیومن و رابرت ردفورد در نقش دو رفیق تبهکار که ۷ نامزدی و ۴ جایزه اصلی اسکار را برایش به همراه داشت، با همین زوج طلایی فیلم جدیدش را ساخت.

«نیش» بر اساس فیلمنامه‌ای از دیوید اس وارد، درامی تو در تو است که به بازی در بازی‌های متعدد دو همکار جیب‌بر- خلافکار برای گرفتن انتقام دوست قدیمی‌شان و اجرای یک نقشه بزرگ و حساب شده می‌پردازد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

فیلمی که ۱۰ نامزدی و ۷ جایزه اسکار؛ از جمله بهترین کارگردانی، فیلم، فیلمنامه و موسیقی را به خود اختصاص داد و جایگاهی در کارنامه روی هیل و سینمای هالیوود پیدا کرد که حتی کارگردان هم دیگر نتوانست آن را تکرار کند.

«نیش» به زندگی جیب بر جوانی به نام جانی هوکر (رابرت ردفورد) در دهه سی میلادی شهر جولیت ایالت ایلی نویز می‌پردازد که با همکار سیاهپوست‌اش؛ لوتر کولمن (ارل جونز) که همه مهارت‌هایش را از او آموخته، بزرگترین دزدی عمرشان را به شکلی ناخواسته از یک بانکدار- قمارباز قهار؛ دویل لانگان (رابرت شاو) می‌کنند.

اما این اولین گام در مسیر انتحاری است که منجر به مرگ مرموز لوتر و و فرار هوکر به شیکاگو می‌شود تا هم از دست آدمکشان لانگان جان سالم به در ببرد، هم از چنگ قانون و مأموری که به خاطر پول تقلبی دنبالش است فرار کند و هم با کمک رفیق قدیمی لوتر؛ هنری گندورف (پل نیومن) انتقام دوستش را از لانگان بگیرد.

همین خلاصه کوتاه نشان می دهد قصه فیلم به مثابه بازی های تو در تویی است که تغییر مداوم نقش‌های کاراکترها را در مقاطع مختلف به دنبال دارد. از نقش‌هایی که کاراکتر به ضرورت درام و حفظ جان خود ایفا می‌کند تا نقش‌هایی که برای اجرای نقشه نمایشی گندورف و راه اندازی یک مرکز شرط‌بندی قلابی به کاراکترهای فرعی داده می‌شود تا … نقش‌هایی که بازیگران فیلم به واسطه الزام این فیلمنامه و فیلم به ایفای آن می‌پردازند.

همچنانکه فیلم از ابتدا ایده بازی‌سازی را محور روند کلی و جزئی خود قرار داده، فیلمنامه نیز تابع ساختاری متقاطع و تکه تکه است؛ نه به مفهوم رایج اپیزود بلکه به عنوان شیوه و پیشنهادی جدید در قصه‌گویی متناسب با ایده درونی اثر.

ساختاری که به واسطه برش‌های متعدد در موقعیت‌های مقطعی که با طراحی، عنوان و میان‌نویس‌های خاص انتخاب شده، به مخاطب امکان لذت بردن از جذابیت داستان‌پردازی با تکیه بر نقاط اوج درام را فراهم کرده تا به نوعی هم از رئالیسم محض فاصله بگیرد و هم در بطن رویدادهایی با تعلیق و هیجان محض قرار بگیرد که همان ایده بازی‌سازی را دنبال می‌کنند.

هرچند مرگ لوتر موتور محرکه درام و رویدادی است که هوکر و گندورف را به واسطه نیاز دراماتیک مشترک برای انتقام گرفتن از لانگان به هم پیوند می‌دهد، اما واقعیت این است که پس از ورود هوکر به شیکاگو و پهن شدن تدریجی تور نمایش گندورف، به تدریج این موضوع اهمیت خود را از دست داده و این شخصیت‌ها، روابط، نقش‌ها و بازی‌های تو در توی ماهرانه‌شان است که پیش‌برنده این درام جذاب و خوش ساخت است.

به‌خصوص پس از مواجهه مخاطب با کاراکتر منفور لانگان؛ نوع رفتار و زاویه‌ای که نویسنده و فیلمساز برای ثبت تصویر او انتخاب کرده اند، باعث می‌شود از میدان به در کردن چنین شخصیتی ورای ماجرای انتقام، تبدیل به خواسته دلی مخاطب هم شود.

این درحالیست که ابتدای فیلم به مخاطب فرصت چندانی برای همدلی با لوتر داده نشده مگر به واسطه ایده تیپیکال سیاهپوست بودن او در جامعه دهه سی آمریکا و تبعیض نژادی رایج آن زمان که مخاطب را به همراهی اولیه وامی‌دارد.

البته فیلمساز تلاش کرده برای فراموش نشدن قطعی نیاز دراماتیک اولیه کاراکترها، در میانه کار رجعتی به این ماجرا داشته باشد. آنهم به واسطه تهدید هوکر برای همکاری با اف بی آی که احتمال زندانی شدن همسر لوتر یکی از گزینه‌های روی میز و عاملی مهم در تغییر نظر او برای همکاری با پلیس است.

این دقت و ریزبینی در پیشبرد فیلمنامه را به‌خصوص در طراحی خطوط فرعی متعددی که به شکل موازی با خط اصلی پیش می‌روند، می‌توان از نظر گذراند. خط فرعی تعقیب هوکر توسط اسنایدر (چارلز دورنینگ) از آن جمله است که با کاشت‌های بجا و برداشت‌های مناسب در شکل‌گیری فینال و به‌خصوص غافلگیری پایانی نقشی اساسی دارد.

حتی خط فرعی مأموری که گندورف برای محافظت از هوکر اجیر کرده و هویتش تا سکانس قتل زن جاسوس مخفی است، کلاف درهم پیچیده روابط واقعی و پشت پرده و نمایشی را برجسته می‌کند. به گونه‌ای که با پرداختی ظریف و موجز به شکل تدریجی پیش رفته و در انتها به خط اصلی پیوند می‌خورد.

فیلم در عین پرداختن به روابط مافیا و خشونت و التهاب و کشتار که در بطن درام‌های این‌چنینی موج می‌زند و مخاطب هم چنین انتظاری از آن دارد، حرکتی ظریف بر لبه باریک بین رئالیسم محض و نمایشی دارد به گونه‌ای که نه دچار خشونتی از پیش تعیین‌شده و دافعه‌برانگیز می‌شود نه دچار ساده‌انگاری و ایجاد حس سرخوردگی در مخاطب.

به همین واسطه است که مرگ و کشتار و برخورد فیزیکی و … که از رویدادهای رایج در چنین فیلمی است؛ مثل مرگ لوتر یا قتل غافلگیرکننده زن جاسوس، در عین حضور در فیلم واجد پوسته‌ای متعادل شده هستند تا مخاطب را به حس و درکی متمایز نزدیک کنند که به همان ایده بازی‌سازی فیلم و در نهایت جهان سینما و فیلمسازی و نمایش ارجاع می‌دهد.

چه بسا بتوان حال و هوای فیلم را به نمایی کوتاه از خود اثر ارجاع داد؛ صحنه‌ای که زنان خانه بدنام که به خاطر نبود مشتری تعطیل شده‌اند، روی اسب‌های موزیکال چرخان سرخوشانه در حال بازی و تفریح هستند و کاراکتر فیلم و البته مخاطب را به سواری با موزیک فرا می‌خوانند!

فیلم «نیش» واجد یک فینال غافلگیرکننده است که زنجیره بازی‌های تو در توی فیلم را تکمیل می‌کند. پایانی که هرچند به سبک و سیاق پایان‌های خوش، پرونده فیلم و سرانجام هوکر و گندورف را با رسیدن به مقصود و به دام انداختن لانگان می‌بندد، اما تبدیل به اثری سهل‌الوصول و ساده‌انگارانه نمی‌شود.

چراکه از ابتدا بر سر قراری که با مخاطب گذاشته و انتظار و توقعی که در او ایجاد کرده، می‌ایستد؛ آنهم چیزی نیست جز ارزشگذاری به بازی و نقش‌هایی که آدم‌ها به تناسب نوع زندگی و جهانی که در آن به سر می‌برند خواسته و ناخواسته به عهده می‌گیرند؛ مثل هر یک از ما در زندگی واقعی‌مان.

کد خبر 1631142

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: سینمای جهان نقش هایی تو در تو

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۰۰۰۷۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

استقبال از «آن برد» غافلگیر کننده بود/ دغدغه همیشگی «مهاجرت»

آیدین تمبرچی کارگردان نمایش «آن برد» نوشته مشترک تمبرچی و مهدی زندیه که این روزها با استقبال قابل توجه مخاطبان در سالن قشقایی مجموعه تئاتر شهر در حال اجرا است، درباره روند تولید این اثر نمایشی به خبرنگار مهر گفت: از سال ۹۵ به همراه مهدی زندیه درگیر نوشتن این متن شدیم اما زمانی طولانی آن را کنار گذاشتیم. در آن مقطع زمانی دست‌نویسی از متن تهیه شد تا با ۲ بازیگر در سالن کوچک مولوی روی صحنه برود ولی اثر به اجرا نرسید. بعد از چندین سال رجعت به متن «آن برد»، دست‌نویس جدیدی تهیه شد. از مهر سال ۱۴۰۲ بازنویسی متن را انجام دادیم و از اوایل دی سال گذشته نیز تمرین‌ها را شروع کردیم.

وی درباره اینکه آیا نمایش «آن برد» به شیوه کارگاهی تولید شده است یا خیر، توضیح داد: متن از پیش تهیه شده بود و تمامی ایده‌های کارگردانی در آن مدنظر قرار گرفته بود اما اسلوب‌هایی که منصوب به کار کارگاهی می‌شوند به شکل موقعیت نمایشی در اثر وجود دارند. در شیوه‌ای که «آن برد» را تولید و اجرا کردیم، مکان مدام تغییر می‌کند و زمان سیال است و اسلوب‌ها منصوب به کار کارگاهی است اما ما پیش‌تر به این ایده‌ها و موضوعات فکر کرده بودیم.

تمبرچی درباره دغدغه پرداختن به ایده مهاجرت در نمایش «آن برد»، یادآور شد: ایده مهاجرت دست‌کم برای قشر و نسل ما همیشه به عنوان یک امکان مورد توجه قرار می‌گیرد. در دست‌نویس اول «آن برد» نگاه به مهاجرت مثبت بود اما متن نهایی بر علیه مهاجرت شکل گرفت. در واقع در متن نهایی به شناخت عواقبتی که مهاجرت در پی دارد، پرداختیم. آنقدر موضوع مهاجرت زیرساختی و پیچیده است که فکر نکنم به این زودی‌های دغدغه آن برای نسل ما و طبقه متوسط جامعه برطرف شود.

کارگردان نمایش «آن برد» درباره استقبال قابل توجهی که مخاطبان از اجرای این اثر نمایشی دارند، بیان کرد: می شود ادعا کرد که قالب بازخوردهای مخاطب نسبت به نمایش خیلی مثبت و برای ما ارزشمند بوده است. تولید و اجرای نمایش سختی‌ها و پیچیدگی‌های فراوانی دارد که بازخورد غالبا مثبت مخاطبان از اجرا تنها نکته دلگرم‌کننده برای گروه ما است.

وی درباره اینکه چه ویژگی‌هایی در نمایش «آن برد» باعث جذب مخاطبان و همراهی آن‌ها شده است، تاکید کرد: با اینکه بازخورد مخاطبان غالبا مثبت است اما ما را غافلگیر کرد. مخاطب با موضوع «آن برد» به راحتی ارتباط می‌گیرد زیرا در زندگی خود و اطرافیانش با موضوع مهاجرت مواجه شده است. هر گروهی بیش‌تر دوست دارد که شیوه اجرایی‌اش مورد توجه مخاطب قرار بگیرد ولی صادقانه بخواهیم صحبت کنیم، موضوع «آن برد» مخاطب را جذب می‌کند. البته شاید فرم اجرای نمایش هم درست درآمده که مخاطب می‌تواند با موضوع ارتباط برقرار کند.

تمبرچی ادامه داد: بعد از پایان هر اجرا، غالب مخاطبان تحت تاثیر قرار گرفته و برخی نیز اشک می‌ریزند. بسیاری از مخاطبان بعد از پایان نمایش آنقدر منقلب هستند که نمی‌توانند صحبت کنند. فکر می‌کنم موضوع و فرم اجرایی کار توانسته با مخاطب ارتباط درستی را برقرار کند.

این کارگردان تئاتر درباره چالش‌های تولید و اجرای «آن برد» به لحاظ اقتصادی، تصریح کرد: چالش اقتصادی همیشه برای تئاتر وجود دارد و تنها با همراهی و حمایت همه اعضای گروه می‌توان این چالش‌ها را پشت سر گذاشت که خوشبختانه من از این همراهی و حمایت برخوردار بودم. ما تلاش کردیم به‌ویژه در طراحی صحنه به سمت ایده‌هایی برویم که کم‌ترین فشار مالی را روی گروه داشته باشد.

وی متذکر شد: مشکل اساسی این است که اکثر سالن‌های تئاتری در آن واحد میزبان ۲ یا ۳ گروه نمایشی هستند و این امر دپوی دکور را با مشکل همراه می‌کند. حتی اگر گروهی توان مالی ساخت دکور ایده‌آل خود را داشته باشد، سالن به عنوان میزبان چند گروه امکان دپوی دکور را ندارد.

تمبرچی اظهار کرد: امیدوارم شرایط برای تئاتر بهتر شود. البته احساس می‌کنم که شرایط در حال بهتر شدن است و اقبال مخاطبان هم نوید روزهای بهتری برای تئاتر ایران را می‌دهد.

وی در پایان سخنان خود درباره اینکه آیا اجرای نمایش «آن برد» تمدید یا در سالنی دیگر ادامه پیدا می‌کند یا خیر، گفت: ما تا ۲۱ اردیبهشت به اجرای «آن برد» ادامه می‌دهیم. صحبت‌هایی در گروه برای ادامه اجراها انجام شده و در حال مذاکره با تئاتر شهر هستیم که امیدوارم این اتفاق بیافتد.

نمایش «آن برد» با حضور مهدی زندیه و نیکو بستانی، ساعت ۱۸ در سالن قشقایی مجموعه تئاتر شهر اجرا می‌شود.

عکس از رضا معطریان است.

کد خبر 6097371 فریبرز دارایی

دیگر خبرها

  • لوئیز انریکه: حتی بهترین بازیکنان جهان هم باید دفاع کنند
  • ابهام بزرگ بایرن برای بازی مرگ و زندگی برنابئو
  • نیاز به سرگرمی سالم برای مخاطب/ سعید ابوطالب «سناتور» را می‌سازد
  • عکس| تصویری از برادرزاده مایکل جکسون درحال بازی در نقش او
  • استقبال از «آن برد» غافلگیر کننده بود/ دغدغه همیشگی «مهاجرت»
  • عزیزترین مهمان پرسپولیس در طول فصل
  • ویسی به سیم آخر زد؛ اصلا 10 میلیارد جریمه کنید، در جمهوری اسلامی ایران زندگی می‌کنیم و این می‌شود عدالت؟!
  • نمایش «گالیله» بیش از ۱ میلیارد تومان فروخت
  • نگاهی به مسایل اقتصادی کشور، در برنامه گفتگوی اقتصادی
  • شیرین مثل «شکرستان»/ پویانمایی که ۱۸ ساله شد