روزنامه جوان: «من و تو» چطور با «پایتخت» هماهنگ بود؟
تاریخ انتشار: ۱۸ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۴۹۵۶۵۵
روزنامه جوان نوشت: سریال پایتخت از مرحله نگارش تا زمانی که از آنتن تلویزیون به خانههای مردم برده میشود، زیر نظر مستقیم بخشهای مختلف صداوسیما تولید میشود. آیا باید پذیرفت همه این بخشها در نادیده گرفتن مشکلات متعدد پایتخت اشتباه کردهاند؟! آیا ممکن است نتیجه بررسی همهجانبه صداوسیما در گزارشی که به رئیس خواهند داد، این باشد که همه چیز سهوی بوده است؟!
شبکه «من و تو» ظهر جمعه گذشته فیلم سینمایی «همسفر» را پخش میکند، همان شب هم در شبکه اول سیما، قسمت آخر سریال پایتخت با ارجاع به این فیلم سینمایی و البته فیلم دیگری به نام «ممل امریکایی» به کار خود پایان میدهد، آیا این تقارن زمانی سهوی بوده است؟!
چطور یک شبکه لندنی ضدانقلاب تا این حد میتواند با محتوای یک سریال تلویزیونی در صداوسیما هماهنگ عمل کند؟ آیا نباید کمی شک کرد که همه چیز میتواند غیر از آن چیزی باشد که رئیس صداوسیما فکر میکند؛ اتفاقی یا سهوی بوده است؟!
یکی از سکانسهای بحثبرانگیز پایتخت با بازی مهران احمدی، تکرار حرکت زشت این بازیگر در نشست خبری فیلمش در جشنواره فجر بود، آیا این هم سهوی است؟
آیا رسانه ملی حاضر خواهد بود نتیجه پیگیری دستور را رسانهای کند و اگر همه کاسه و کوزهها بر سر یک نفر شکست، آیا رئیس رسانه ملی آن را به اطلاع عموم خواهد رساند؟ تصور او درباره پاسخ جامعه چه خواهد بود؟ آیا خواهد پنداشت که افکار عمومی این پاسخ را از وی قبول میکند؟ مسلم است که چنین سادهانگاری از سوی جامعه، نه تنها مورد قبول واقع نمیشود، بلکه به عنوان روشی برای پاک کردن صورت مسئله تقبیح میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در فرض دوم؛ اگر نتیجه بررسی معاون سیما نشان داد که صداوسیما آنچنانکه خود علیعسکری احتمال داده، دچار یک عملیات مرموز و دشمن فرهنگی شده، آیا باز هم رئیس صداوسیما خواهد گفت که جریان نفوذ چگونه به این سازمان راه پیدا کرده و تا این حد به توانایی رسیدهاند که اینگونه عمل کنند؟!
یکی از اولین درسها در سینما، موضوعی به نام «میزانسن» است. میزانسن که میتوان در مفهوم کلی از آن با عنوان صحنهآرایی نام برد، به این معناست که بیننده قرار است چه چیزی را در فیلم یا نمایش به تماشا بنشیند. اجرای صحنه چیست، آنها چه ارتباطی با یکدیگر دارند و در نهایت ترکیب آنها چه مجموعهای را در پیش چشم مخاطب قرار میدهد. پس در همین ابتدا تصور اینکه فکر کنیم آنچه در فصل ششم سریال پایتخت رخ داده، صرفاً یک سهو و اشتباه فردی بوده، باطل است. مگر اینکه صداوسیما بخواهد مخاطبان خود را تحمیق کند و این باور را جلوه دهد که همه نقایص و مشکلات این سریال که زمانی الگوی سریالسازی در تلویزیون نامیده میشد و اکنون در فصل ششم به حضیض ابتذال کشیده شده، به خطای چند فرد خلاصه شده است. هر عقل سلیمی میتواند عامدانه بودن آنچه در پایتخت ۶ گذشت را درک کند.
ظاهراً قرار نیست پذیرفته شود که مشکلات سریال «پایتخت ۶» در یک کلیت معنا پیدا میکند؛ برای همین آن را به قسمت پایانی سریال خلاصه کردهاند. قسمتی که در آن براساس دو فیلم مشهور پیش از انقلاب، سکانس و دیالوگ غیراخلاقی بازسازی شد تا بر نکته مستهجن آن تأکید کند. این بازسازی آنقدر عامدانه است که محسن تنابنده در اینستاگرامش با انتشار آن عکس به نام فیلم اصلی اشاره کرد تا احتمالاً کسانی که پیگیر فضای فیلمفارسی هم نبودند، بدانند که بخشی از قسمت پایانی پایتخت بازسازی از فیلم «همسفر» بوده است.
اکنون با دستور رئیس صداوسیما قرار است چه اتفاقی رخ دهد؟ آیا مدیران سیما قرار است مانند افرادی که ناگهان از خواب پریدهاند به دنبال یک مقصر ناپیدا باشند و درآخر مثلاً نویسنده فصل ششم را به عنوان مسئول همه سهوها معرفی کنند؟!
آنچه در سریال پایتخت رخ داده، حاصل یک فرآیند چند ساله است. فرآیندی که در آن به لطف دیده شدن سریال در تلویزیون، مدیران صداوسیما خطوط قرمزی را که برای دیگر سریالها در نظر میگیرند، برای زیادهخواهی عوامل تولید «پایتخت» یکییکی کمرنگ و محو کردند. سریالی که فصل ابتدایی آن پر از المانهای مذهبی و فرهنگ ایرانی و اسلامی بود، در فصل ششم خود به جایی رسید که تکتک شخصیتهای آن به نمادی از بدآموزی تبدیل شدند. مفهوم ستون پنجم فرهنگی را باید در این فرآیند جستوجو کرد، چرا کار رسانه جمهوری اسلامی به جایی رسیده که سلبریتیها برای آن راه و روش ترسیم و حتی تهدید میکنند که در صورت اجرا نشدن خواستههای زیادهخواهانهشان قهر میکنند!
مگر بعد از حوادث دیماه سال گذشته نبود که تنابنده در ژستی اپوزیسیون مانند اعلام کرد «پایتخت ۶» آخرین کارش با صداوسیما خواهد بود؟! آن زمان افکارعمومی این بازی را به سخره گرفت و اینکه تنابنده با دهان پر از لقمه صداوسیما صحبت از برخاستن از سر سفره رسانه ملی میکند را ادابازی دانست، اما در داخل صداوسیما چه اتفاقی افتاد؟ حتی یکی از مدیران میانی این سازمان عریض و طویل جرئت نکرد یا نخواست از جایگاه رسانهای که نان سلبریتیها را میدهد به بیحرمتی صورت گرفته واکنش نشان دهد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: پایتخت 6 محسن تنابنده روزنامه جوان شبکه من و تو سریال پایتخت فصل ششم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۴۹۵۶۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
همکاریهای مشترک محسن تنابنده و احمد مهرانفر؛ زوج همیشه جذاب
هفته گذشته خبری منتشر شد درباره اینکه تولید «پایتخت ۷» به جریان افتاده و قرار است بازیگران اصلی بار دیگر کنار هم جمع شوند.
به گزارش فیلم نیوز، به بهانه این اتفاق مهم، نگاهی داریم به بازیهای مشترک محسن تنابنده و احمد مهرانفر در کنار هم.
استشهادی برای خدا | علیرضا امینی | ۱۳۸۶اولین همکاری مشترک محسن تنابنده و احمد مهرانفر سال ۱۳۸۶ در فیلم «استشهادی برای خدا» ساخته علیرضا امینی اتفاق افتاد. تنابنده در این فیلم نقش روحانی به نام شیخمحمد را داشت و با گریمی متفاوت، بازی درخشانی از خود به نمایش گذاشت. او در در کنار شخصیت رحمت، کارمند مخابرات روستا که احمد مهرانفر نقش او را بازی میکرد، موقعیتهای بامزهای را در فیلم رقم میزدند. ماجرا از این قرار بود که فردی به نام فتحی پس از سالها به آبادیاش بازمیگشت تا قبل از مرگ، از همه مردم ده بخواهد روی کفناش را به نشانه رضایت از او امضا کنند تا در آرامش از دنیا برود.
مردم ده معتقدند بودند که تا همسرش از او رضای نباشد و امضا نکند، فایدهای ندارد. او باید هرطور شده رضایت همسرش را به دست میآورد و در این مسیر شیخ محمد و رحمت هم او را همراهی میکردند. محسن تنابنده علاوه بر بازی در این نقش، در نگارش فیلمنامه «استشهادی برای خدا» هم نقش داشت و از این جهت کاملا به ابعاد مختلف شخصیت شیخمحمد احاطه داشت.
شیخمحمد روحانی مهربانی بود که به واسطه لهجه مشهدی و سادگی و طنز جالبی که در گفتارش بود، حالوهوای فیلم را عوض میکرد. دیالوگهای میان او با شخصیت رحمت بسیار جذاب از آب درآمده و میتوان گفت مقدمهای برای شکلگیری شخصیتهای نقی و ارسطو در «پایتخت» بود. تنابنده برای بازی در این فیلم برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از جشنواره بیستوششم فیلم فجر شد.
پایتخت | سیروس مقدم | ۱۴۰۲ تا ۱۳۹۰مهمترین بازی تنابنده و مهرانفر بدون شک در «پایتخت» اتفاق افتاد و این زوج هنری توانستند وجوه دیگری از بازیشان را درقالب یک زوج کمدی به نمایش بگذارند. موتور محرک سریال «پایتخت»، محسن تنابنده بود. نه فقط به عنوان بازیگر که در جایگاه نویسنده و مشاور کارگردان بخش مهمی از بار جذابیت سریال را به دوش میکشید.
با اینحال آنچه بیشتر در ذهنها مانده، بازی او در نقش نقی معمولی است. شخصیتی ساده که در هر فصل خودش را عقل کل میبیند، اما مدام با تصمیمهای اشتباه و رفتارهای عجیبش باعث ایجاد موقعیتهای جالبی میشود. نقی در همان فصل اول «پایتخت» به عنوان شخصیت اصلی شکل گرفت، اما رفتهرفته در فصلهای بعدی تکامل پیدا کرد و مدام بر بار جذابیتش اضافه شد. احمد مهرانفر تا قبل از سال ۱۳۹۰ که با نقش ارسطو در سریال «پایتخت» شناخته شود، در تئاتر و سینما و تلویزیون آثار زیادی از خود به جا گذاشته بود. «درباره الی»، «اقلیما»، «یک عاشقانه ساده»، «استشهادی برای خدا» و … آثار مهم برجا مانده از او بودند.
با این حال، اما نقش ارسطو در «پایتخت»، نقطه عطف کار تصویری او به حساب آمد. زوج نقی و ارسطو با بازی محسن تنابنده و احمد مهرانفر در این سریال به قدری مورد توجه قرار گرفتند که حتی نمیتوانیم تصور کنیم «پایتخت» را بدون حضور یکیشان تصور کنیم. ارسطو پسرخاله نقی بود که از همان فصل اول روی کامیون کار میکرد و به عنوان شخصیتی عاشقپیشه و علاقهمند به ازدواج معرفی میشد.
او روی هر دختری دست میگذاشت ناکام میماند و وضعیت طوری پیش میرفت که دست آخر بازهم تنها بماند. از این رو بخش مهمی از داستان هر فصل پیرامون زندگی او و جدالهایی که با نقی داشت پیش میرفت. نقش ارسطو به قدری در کارنامه مهرانفر اهمیت دارد که خیلیها او را با نام ارسطو میشناسند.
ایران برگر | مسعود جعفری جوزانی | ۱۳۹۳محسن تنابنده و احمد مهرانفر بعد از درخشش به عنوان یک زوج در «پایتخت»، در فیلم «ایران برگر» به کارگردانی مسعود جعفری جوزانی هم همکاری مشترک داشتند. ماجرای فیلم درباره دو خان به نامهای امراللهخان و فتحاللهخان بود که بر سر انتخابات شوراها در یک روستا رقابت میکردند.
تنابنده نقش فتحالله خان را داشت و با گریمی بسیار متفاوت توانسته بود شمایلی از یک خان را ترسیم کند. علی نصیریان نقش امراللهخان را بازی میکرد و احمد مهرانفر در نقش رهام، یک جورهایی مشاور امراللهخان بود. نقشش در این فیلم چندان زیاد نبود و در چند سکانس بازی داشت. گرچه مهرانفر با ظاهری متفاوت به میدان آمده بود و جنس بازیاش فرق میکرد، اما آن زمان خیلیها معتقد بودند شمایل رهام به ارسطو نزدیک است.
علی البدل | سیروس مقدم | ۱۳۹۶سیروس مقدم بعد از درخشش پایتخت در چند فصل، تصمیم گرفت سال ۱۳۹۶ تغییر رویه دهد و به جای ساخت فصل جدید پایتخت سریال کمدی روستایی دیگری به نام «علیالبدل» بسازد. او برای این سریال تعدادی از بازیگران اصلی پایتخت را درکنار بازیگران دیگر قرار داد. ماجرا درباره روستایی بود که دو خان آن با هم اختلاف داشتند و حالا باید برای رسیدگی به امور، یک علیالبدل انتخاب میکردند.
محسن تنابنده در این سریال نقش فردی به نام آقاسی را داشت که در قامت مشاور به میدان میآمد و به هر دو خان مشاوره میداد. احمد مهرانفر هم در این سریال نقش عضو علیالبدل را داشت. آن دو با گریمهایی کاملا متفاوت با «پایتخت» حضور پیدا کردند و شیوه بازیشان هم کاملا با آنچه که در سریال قبلی شاهدش بودیم تفاوت داشت.
«علیالبدل» سریال موفقی نبود. با اینکه مخاطبان زیادی آن را دنبال میکردند، اما نتوانست جای خودش را نزد مخاطبان باز کند و اتفاق مهمی در کارنامه سیروس مقدم رقم بزند. به همین دلیل هم وارد فصلهای بعدی نشد و مقدم مجددا سراغ ساخت «پایتخت» رفت.